پاییز همدم جانهای خسته است؛ جشنوارۀ رنگها و آواز برگهاست؛ صندوق خاطرات تلخ و شیرین ماست؛ از کودکی تا آخرین پاییز عمر. پاییز فصل عشقهای زمینخورده است. ما خستهایم؛ همچون برگهای زرد و خشک که شاخۀ امید را رها میکنند و یکیک بر زمین نامرادی میریزند. پاییز صدای قدمهای ما در برهوت تنهایی است. از من نپرس که چند بهار از عمر تو میگذرد؛ بگو چند پاییز را تنها و سردرگریبان در کوچههای سرد و خلوت قدم زدی. ماه مهر بی تو مهری ندارد
دومین سال نبودن سمیه
بیزارم از سرنوشتم
پاییز ,عمر ,آواز ,رنگها ,قدمهای ,برهوت ,رنگها و ,و آواز ,از من ,است از ,تنهایی است
اشتراک گذاری در تلگرام
تبلیغات
درباره این سایت